چمدان زیرخاکی راز یک جنایت را فاش کرد
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۰۷۳۲
مرد جوان بعد از قتل همخانهاش جسد را داخل چمدان گذاشت و در بیابانهای اطراف تهران رها کرد.
به گزارش مشرق، چند روز قبل مرد کارتنخوابی در تماس با پلیس از کشف جسدی داخل یک چمدان خبر داد. به دنبال این تماس، مأموران کلانتری شهرستان نظرآباد استان البرز وارد عمل شدند. محل کشف جسد منطقهای متروکه بود که مرد کارتنخواب برای استراحت به آنجا رفته اما ناگهان متوجه چمدانی شده که از زیر خاک بیرون زده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پلیس نظرآباد بلافاصله به سراغ پرونده افراد ناپدید شده که مشخصات آنها با مقتول شباهت داشته باشد، رفت. در بررسی پروندهها آنها با پرونده مرد ۶۶ سالهای به نام شاهرخ مواجه شدند. شاهرخ چند روز قبل از خانه خارج شده و هیچ رد و سرنخی از او در دست نبود. خانوادهاش که نگران او شده بودند، گم شدنش را به پلیس آگاهی پایتخت اعلام کرده بودند.
با توجه به اینکه مشخصات جسد کشف شده و مرد ناپدید شده شبیه بود، از خانواده او خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی مراجعه کنند. با حضور خانواده شاهرخ در پزشکی قانونی هویت جسد برملا شد. تحقیقات نشان میداد شاهرخ در خانهای در جنوب پایتخت مستأجر بوده است.
اسبابکشی مشکوک
تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت از سوی پلیس پایتخت و شهرستان نظرآباد ادامه داشت تا اینکه زن جوانی با خانواده شاهرخ تماس گرفت و گفت: من همسایه خانه پدرتان هستم، الان یک وانتنیسان مقابل خانه در حال بار زدن وسایل پدرتان است.
به دنبال این خبر، موضوع به پلیس آگاهی اعلام شد و مأموران بلافاصله راهی محل شدند. با حضور مأموران، آنها با مرد جوانی به نام هوشنگ مواجه شدند که در حال انتقال وسایل به داخل خودروی وانت بود. مرد جوان برای تحقیق و بازجویی به اداره پلیس منتقل شد و در تحقیقات گفت: مدتی قبل با شاهرخ آشنا شدم و از آنجایی که محل مناسبی برای زندگی نداشتم، همخانه شاهرخ شدم. البته فقط شبها برای خواب پیش او میرفتم و همسایهها مرا نمیدیدند. بعد از فوت شاهرخ تصمیم داشتم از اینجا بروم که همسایهها به من مشکوک شدند.
اعتراف به جنایت
در حالی که مرد ۳۰ ساله چنین اظهاراتی داشت، کارآگاهان متوجه تناقضگوییهای او شده و تحقیقات بیشتری از هوشنگ صورت گرفت. در نهایت مرد جوان به قتل همخانهای خود اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل در فضای مجازی با دختری آشنا شدم و تصمیم به ازدواج با او گرفتم. از آنجایی که فریبا ساکن یکی از شهرهای شمالشرقی کشور است از او خواستم به تهران بیاید تا همدیگر را ببینیم. چون فریبا با تهران آشنا نبود و اینجا کسی را نداشت او را به خانه شاهرخ بردم.
روز حادثه برای خرید از خانه بیرون رفتم و زمانی که برگشتم متوجه درگیری و اختلاف او با شاهرخ شدم. نمیدانم دعوایشان سر چه موضوعی بود اما عصبانی شدم و شاهرخ را خفه کردم. به خودم که آمدم متوجه شدم او دیگر نفس نمیکشد. جسد را داخل چمدان گذاشته و در بیابانهای نظرآباد انداختم.
با اعتراف مرد جوان به جنایت، تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت قتل قاتل پلیس اخبار حوادث حوادث دستگیری خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت مرد جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۰۷۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش
به گزارش صدای ایران از روزنامه جوان، روز حادثه مادر دیانا بچه را با خودروی شخصیاش به خانه میآورد. دیانا مقابل خانه پیاده میشود و مادر خودرو را به داخل پارکینگ میبرد، اما وقتی برمیگردد متوجه میشود خبری از بچه نیست. برای همین پلیس را از ماجرا باخبر میکنند. اعضای خانواده دیانا به پلیس گفتند به کسی مظنون نیستند و احتمال میدهند در همان زمان سرنشینان یک خودرو کودک را ربوده باشند.
وقتی تحقیقات پلیس با تحقیقات میدانی نشان داد که سناریوی آدمربایی منتفی است، مادر دیانا را به عنوان مظنون بازداشت کردند. او در جریان تحقیقات گفت از ماجرای گم شدن کودک خبری ندارد، اما سرانجام روز گذشته به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم گفت: «من به جز دیانا صاحب فرزندی دیگر هم هستم. روز حادثه بود که تصمیم به قتل دیانا گرفتم. بچهام را به باغی متروکه در بیرون شهر بردم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد هم جسدش را آتش زدم و به اداره پلیس رفتم و گم شدن او را گزارش دادم.»
با اعتراف متهم و با نشانیهایی که او در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان راهی محل شدند و بقایای جسد سوخته را کشف کردند. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بررسی انگیزه جرم در جریان است.